کد مطلب:253307 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:349

مدح و میلاد امام هادی


امشب اگر مرغ دلم نوای خوشتر آورد

به سامرا پر كشد و خبر ز دلبر آورد



مژده ای از شكفتن گلی معطر آورد

مادر او ز خرمی دست دعا برآورد



دعا كند ز جان و دل ز بهر نور دیده اش

به وجد و شادمانی از مقدم نو رسیده اش



[ صفحه 515]



مرا به جان و دل بود شور و نوای سامرا

مدام بر سرم بود حال و هوای سامرا



عمر اگر طلب كنم هست برای سامرا

مگر كه قسمتم شود صحن و سرای سامرا



من ز ازل شیفته و محو امام هادیم

اوست به سر قریب حق به صبح و شام هادیم



ای كه شدند ما سوی ریزه خور عطای تو

باب نجات دوستان دست گره گشای تو



كنند خیل انبیاء مدح تو و ثنای تو

حصن امان من بود مهر تو و ولای تو



خلق دو كون چون گدا نشسته اند بر درت

توئی امام هادی و فاطمه است مادرت



تو با نگاه رأفتت دل از همه ربوده ای

راه بهشت را به ما ز مرحمت نموده ای



باب عنایت و كرم به روی ما گشوده ای

گرد ملال و رنج را ز جان ما زدوده ای



من ار بدم دوخته ام دیده به یك اشاره ات

به جان فاطمه مرا شاد كن از نظاره ات



من كه به عمر خویشتن قبر تو را ندیده ام

سپید گشته موی من به راه مانده دیده ام



زهجر سامرای تو دگر به جان رسیده ام

من كه ندیده روی تو مهر تو را خریده ام



كه را بگویم این غم و برم كجا شكایتم

هادی و رهنما توئی تو خود نما هدایتم



[ صفحه 516]



نمانده مهلتی دگر ز عمر این سفر مرا

كسی نه اگه از دلم به غیر دادگر مرا



به غیر وصل كوی او چه حاجتی دگر مرا

فراق و هجر مهدیش نموده خونجگر مرا



خدا كند حكومت جهانیش به پا شود

مگر به دست او رضا دشمن دین فنا شود



شادروان حاج غلامرضا حسین زاده (رضا)